دسته بندی ها

تاریخ و پیشینه درگز

درگز یا دره گز یکی از شهرهای استان خراسان رضوی در شمال شرقی ایران است. درگز که تا تهران ۱۱۵۰ و تا مشهد ۲۵۵ کیلومتر فاصله دارد از شمال به مرز ایران و ترکمنستان از مشرق و جنوب شرقی به مشهد از جنوب به چناران و از مغرب به قوچان محدود و مختصات آن ۳۷ درجه و ۳۶ دقیقه عرض شمالی و ۵۹ درجه و ۶ دقیقه طول شرقی است. از اماکن دیدنی این شهر می‌توان به آب گرم الله‌اکبر و پارک ملی تندوره اشاره کرد. شهر درگز، شهری با سابقه درخشان تاریخی، شهری که قبلاً به نام ابیورد معروف بوده و در تاریخ فکر و تمدن اسلامی به تعدادی از اندیشمندان و بزرگان برخورد می کنیم که عنوان ابیوردی را با خود داشته اند . شهری که خاوران نام داشته و از مناطق باستانی پارتهای قدیم در خراسان بوده، در ۳ کیلومتری همین شهر آثار و بقایایی موجود است که به پنج هزار سال قبل از میلاد می رسد، یعنی سابقه شهرنشینی و مدنی درشهر درگز به حدو د هفت هزار سال پیش می رسد، یعنی درگز وارث یک تمدن هفت هزار ساله می‌باشد . » شهر و ناحیه درگز از دوران پیش از اسلام تاکنون داراگرد، نسیایا، آپاوارتاکن، باورد، ابیورد، اتک، نسایا، نسا، درون، خاوران و دریجز نامیده می شده است . ناحیه درگز در گذشته یکی از نقاط مهم باستانی پارت و خراسان بود که به موجب قرارداد ننگین آخال ۱۲۶۱ هـ . ش / ۱۸۸۲ م، کنارة آباد و تاریخی آن، از تجن تا نزدیکی عشق آباد، از ایران جدا شده و جزء ترکمنستان گردید . درباره نامگذاری این شهرستان، تا کنون داوری‌های گوناگونی داده شده است . شماری گفته اند چون در این ناحیه بیشه و درخت گز زیادی وجود داشته، به « دره گز » سرشناس شده است، که این نامگذاری درست نیست . داوری درست تر، از سده ۳ پ . م، یعنی زمان اشکانیان است . پس از آن که اشکانیان علیه سلوکیان برخاستند، اشک اول ( ارشاک ) در ضمن نبرد کشته شد، ولی برادرش تیرداد به پیروزی رسید و شهری به نام داراگرد، در پارتیای اصلی بنیاد گذارد . آپاوارتاکن، که بعضی آن را پارتیای اصلی و شماری پارتیای ویژه نوشته اند، به ناحیه شمال پارت گفته می شود. پیرنیا بر پایه نوشته‌های تاریخ و جغرافی نگاران پیشین، پارت اصلی را کوهستان و دشت کردان در خراسان و اتک و به بیان دیگر بین بیابان مشهد و کویر خوارزم دانسته است . بنابراین نواحی درگز، بجنورد، اسفراین، قوچان، شیروان و کلات در قلمرو پارت اصلی قرار داشته است . ایزیدورخاراکسی که در سده ۳ پ . م می زیست، محل شهر دارا را در شمال پارت تعیین کرده و به آن « آپاوارتانن » گفته اند . ژوستن ( سده ۲ پ . م ) محل این شهر را در دامنه کوه زاپاتنن و پلین، دانشمند رومی ( سده ۱ پ . م ) در دامنه کوه آپاوارتن دانسته اند . ژوستن، آپاروارتن، کوه ابیورد که در گذشته باورت / بااورت و سپس باورد می گفتند، دانسته است . دایرة المعارف اسلامی، ابیورد را سرزمین نیاکان اشکانی و محل شهر دارا را در آن جا تعیین کرده است . بنابراین بایستی شهر « دارا » در دامنه کوههای درگز قرار داشته باشد .از آن جا که به گفته پلوتارک و تائیدهارولد لمب، نویسنده کتاب قدم به قدم با اسکندر، دارا، آخرین پادشاه هخامنشی در این ناحیه کشته شده است، اشکانیان نام پایتخت نخستین خود را « داراگرد » نهاده اند . « گرد » در روزگار کهن، به معنای شهر بوده، واژگان سیاوش گرد، پیروزگرد، بروگرد ( بروجرد )، بیژن گرد، خسروگرد و… بیانگر نام سازنده و شهر است و داراگرد یعنی شهر دارا نیز روی همین معنا پدید آمده است .

درروزگار ساسانیان تغییرات زیادی در حد و حدود شهرهای این منطقه صورت می گیرد و ابیورد که شامل منطقه وسیعی بوده و تا دامنه کوههای درگز گسترده بوده است، مرکزیت پیدا می‌کند . حاکم ابیورد را « بهمنه » می نامیدند که به صلح تسلیم مسلمانان شد . پس از تسلط اعراب این سرزمین یکی از پایگاههای مهم مسلمانان قرار گرفت . بعضی از محققان این چنین اظهار نظر کرده اند که در قلعه داراگرد که در زمان ساسانیان مرکز روحانیون زرتشتی و دارای ضرابخانه بوده است، در اواخر قرن اول هجری قمری سکه ضرب شده است . حدود منطقه ابیورد در این زمان از سرخس تا نسا گسترده بوده است . این سرزمین که در انتهای دشت قراقوم بر سر راه قبایل مختلف مهاجم دشتهای داخلی آسیا در ابتدای اولین خطه جلگه‌های حاصلخیز خراسان قرار گرفته است، بنابر موقعیت طبیعی و نظامی از دیر باز محل کشمکشها و زد و خوردهای اقوام مختلف بوده است .

با سقوط سامانیان دفاع ولایات شمالی ایران در برابر حملات چادر نشین‌ها به سستی گرائید و هجوم صحرا نشینان آسیای مرکزی به خراسان فزونی گرفت . به روزگار سلطان محمود غزنوی ترکمانان ( غزان ) به منطقه نسا و ابیورد و درگز هجوم آوردند و در این شهرها سکنی گزیدند و ترکی شدن این نواحی آغاز گردید . محققان محلی دوران سلجوقیان و اوایل خوارزمشاهیان را دوره شکوفایی خاوران ( ابیورد را از قرن ۴ به بعد خاوران می گفتند ) نامیده اند، شیخ محمد شهرستانی، انوری ابیوردی، اسعد مهنه یی و … از این سرزمین برخاستند . به همت اینان خاوران یکی از مراکز علمی شد . به روزگار چنگیز، پسرش « تولی » ابیورد را تصرف کرد و به نهب و تاراج اهالی پرداخت و آن شهر زیبا را که در آن عالمی از عمارات موج می زد با خاک یکسان نمود و اکثر مردم را از دم تیغ گذراند . البته ابیورد در نهضتهای شیعه که در اواخر دوران بنی امیه در سراسر خراسان صورت گرفته بود سهمی بزرگ داشته است و نیز در قیامهای علیه حکام عباسی در قرن سوم هجری شرکت جستند . در زمان خلافت هارون ۱۸۵ ق . شخصی به نام ابوالخسیب بر ضد عباسیان و عامل آنان در خراسان قیام کرد و بر ابیورد تسلط پیدا کرد . این شهر با این همه عظمت و زرگی پس از هجوم مغولان و بعد از او تیمور ورونق خود را از دست داد و از اواخر قرن هشتم که شهرها و آبادیهای این منطقه مورد تجاوز و اشغال ازبکان قرار گرفت دوران قدرت آن شروع گردید.

در اوایل عصر افشاری ساختن مسجد بزرگی در مولود آباد ( زادگاه نادر ) و برخی ساختمانها در شهر نشانی از گسترش و رونق درگز می‌باشد، ولی ویرانی هایی که ناشی از تهاجمات اقوام همسایه بود، همراه با عدم توجه حکومت مرکزی وخصوصاً جدایی قسمت آباد و تاریخی آن ( با ۹ هزار خانوار جمعیت و ۲۴ شهرک و روستا ) که نام ابیورد را نیز با خود دارد، توانائی‌های این شهر را به فراموشی سپرد . اکنون اندک آثار به جا مانده در شهر درگز مربوط به حاشیه باز یکی از دامنه کوههای هزار مسجد ( درگز فعلی ) می‌باشد . در حالیکه آثار تاریخی بی نظیری از دوره اشکانیان و دوران اسلامی در آن سوی مرزها قرارگرفته است .

یک شنبه 10 شهریور 1398 - 22:28:12
(0 نفر)

نظر بدهید

دیدگاه های ارسال شده